چگونه تنش‌های بین سئو و ux را مدیریت کنیم؟

[tarahyseo]

چگونه تنش‌های بین سئو و UX را مدیریت کنیم؟


ما در دنیای زندگی نمی‌کنیم که یک همزیستی مسالمت‌آمیز بین تجربه کاربری و سئو وجود داشته باشد. هر دو اینها، بخش زیادی از فضای آنلاین را به خود اختصاص داده‌اند و گاهی با هم همسو هستند و گاهی نیز با یکدیگر سر ناسازگاری دارند.
امروز در آژانس بازاریابی دیجیتال دارت می‌خواهیم در مورد این صحبت کنیم که چگونه می‌توان تضادها و تنش‌های بین سئو و UX را مدیریت کرد. تا پایان با ما همراه باشید.
تاثیرگذاری در سئو با تغییرات UX
اگر میزان استفاده از هرزنامه‌ها به حد مشخصی برسد، گوگل به صفحات و یا سایت نگاهی خواهد انداخت و آن را همسو با موارد اسپم تشخیص می‌دهد. این مورد روی لینک‌ها تاثیرگذار است. زیرا تجربه کاربری در پیش‌بینی اینکه آیا کسی به شما لینک می‌دهد یا خیر تاحدودی موثر است. اگر ۱۰۰۰ نفر به سایت شما می‌آیند، با بهبود تجربه کاربری می‌توانید ۱ لینک به ازای هر ۱۰۰۰ نفر را به ۲ یا ۳ لینک برسانید که تاثیر قابل توجهی در افزایش لینک‌دهی به شما دارد و روی رتبه‌بندی در موتورهای جستجو نیز تاثیر می‌گذارد.
بدیهی است که پای محتوا نیز در اینجا به میان می‌آید. تجربه کاربری در نحوه قضاوت محتوا توسط موتورهای جستجو نیز اثرگذار است. همان‌طور که روی قضاوت کاربر بر همان محتوا تاثیر می‌گذارد. برخی موارد مانند سرعت بارگذاری سایت، هماهنگی با دستگاه‌های موبایل و غیره از جمله موارد فنی در تجربه کاربری هستند که می‌توانند تاثیرگذار باشد.
اما صرف از نظر تمام این موارد، ایجاد هرگونه تغییر مثبت یا منفی در تجربه کاربری، با درنظر گرفتن چند مورد استثنا، می‌تواند روی سئو نیز تاثیر بگذارد. این موارد استثنا دقیقا همان تضادها و تنش‌هایی هستند که گاهی خودنمایی می‌کنند و امروز ما نیز قصد داریم در مورد آنها صحبت کنیم.
اما قبل از پرداختن به این بحث، از شما می‌خواهم که جهانی را تصور کنید که مفهومی به نام سئو در آن وجود ندارد و ما فقط در مورد تجربه کاربری نگرانی داریم. افراد فقط از طریق خود سایت به سایت می‌آیند و فقط در سایت جابجا می‌شوند. هیچ جابجایی از موتورهای جستجو به صفحات صورت نمی‌گیرد. دنیای UX مطلق.
در دنیای UX مطلق، یکی از بزرگترین استثناها، تثبیت صفحه در مقابل تقسیم بندی است
یکپارچه‌سازی یا تثبیت صفحه به این معناست که مثلا ما قصد داریم تصمیمات و اختیارات مختلف کاربر را تماما در یک صفحه قرار دهیم زیرا از این طریق می‌توانیم خدمات رسانی بهتری از طریق یک صفحه و یک تجربه داشته باشیم. در دنیای UX مطلق این مورد صدق می‌کند.
اما UX+SEO در اینجا فراموش شده است. بگذارید مثالی بزنیم. فرض کنید من می‌خواهیم در شهر تهران، سایتی در مورد حمل و نقل ایجاد کنم. من می‌خواهم به افراد اطلاعات بدهم که چگونه از مکانی به مکان دیگر منتقل شوند و بهترین زمان برای رفت و آمد چه زمانی است. همچنین اطلاعاتی از قبیل ترافیک، مقایسه حمل و نقل عمومی و شخصی، اجازه خودرو و غیره نیز در اینجا دخیل هستند. یعنی من قصد دارم تمامی اطلاعات در زمینه حمل و نقل شهر تهران را به اشتراک بگذارم.
در دنیای UX مطلق من یک تجربه واحد دارم که رفتن از یک مکان به مکان دیگر را توصیف می‌کند. این صفحه نوعی از تجربه منحصر به فرد و واحد است و هرچیزی که کاربر ممکن است بدان نیاز داشته باشد را فراهم می‌کند.
اما در دنیای UX+SEO، بخش زیادی از ترافیک موتورهای جستجو ما ممکن است با این عنوان باشد که اصلا ما چه کار می‌کنیم و هدف سایت ما چیست. بسیاری از کاربران ممکن است مستقیما به سایت وارد نشوند و از امکانات آن استفاده نکنند. این طیف از افراد قطعا در موتورهای جستجو به دنبال ما خواهند گشت و این به این معنی است که هرگونه عبارتی ممکن است در اینجا مورد پرسش قرار بگیرد.
این پرسش‌های گوناگون قطعا نیت‌های مختلفی نیز پشت خود دارند و باید برای سرویس‌دهی به هرکدام از آنها صفحه‌ای جداگانه داشته باشیم و اینجاست که تقسیم‌بندی صفحات اهمیت پیدا می‌کند. در دنیای UX+SEO، من ممکن است یک صفحه فرود عمومی، یک صفحه فرود شخصی و یک صفحه فرود موقعیت به موقعیت داشته باشم.
اگر در اینجا فقط UX را مدنظر داشته باشیم و به سئو فکر نکنیم، نمی‌توانیم خدمات رسانی خوبی را به مشتریان و کاربران ارائه دهیم. اگر کسی از طریق موتورهای جستجو به سایت نیاید و برای سایت ما جستجو نکند، در واقع تجربه کاربری در حال صدمه دیدن است. سئو باعث می‌شود اطلاعات سایت و صفحات شما در موتورهای جستجو حک شوند که این مورد تاثیر مستقیمی روی UX نیز دارد.
[IMG]file:///C:/Users/toranj1/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image004.jpg[/IMG]
بنابراین دنیای UX مطلق چاره نیست و برای دنیایی بهتر باید UX+SEO را مدنظر داشته باشید و صفحات فرودی بسازید که به نیازهای جستجوکنندگان پاسخ دهند و تجربه‌ای عالی را برای آنان ایجاد کنند. این صفحات باید به یکدیگر لینک شوند و قابل ایندکس کردن نیز باشند. باید از کلمات کلیدی هدف در آنها استفاده شود و محتوایی درست را در آنها قرار دهیم که این از دنیای UX متمایز است.
لینک‌دهی داخلی و ناوبری سایت
در دنیای UX مطلق، شما مجموعه‌ای بسیار محدود از ناوبری در محل را در اختیار دارید. زیرا مجبور نیستید به تمامی صفحات اشاره‌ای داشته باشید و برای درک محور صفحه می‌توانید به خود کاربر تکیه کنید تا بفهمد این صفحه خاص در این موقعیت خاص حضور دارد. مثلا اگر می‌خواهم از محله‌ای به محله دیگر بروم، می‌توانم به بخش لندینگ مختص این بخش نگاهی داشته باشم و اگر مثلا می‌خواهم حمل و نقل عمومی و خصوصی و همچنین قیمت‌های آنان را با هم مقایسه کنم، می‌توانم به بخش مخصوص آن در صفحه لندینگ بروم.
اما در دنیای UX+SEO، از آنجایی که انواع مختلفی از صفحات فرود در اختیار ما قرار دارد، به ناچار باید لینک‌های بیشتر و البته بخش‌های بیشتری ایجاد کنیم. باید ناوبری بیشتری داشته باشیم. حتی شاید مجبور شویم ناوبری فوتر یا سایدبار را مدنظر قرار دهیم. گاهی اوقات نیز برای کسانی که از موتورهای جستجو وارد سایت نمی‌شوند، به منظور لینک‌دهی بیشتر و تهیه آنکر تکست‌های بهتر، شاید مجبور باشیم بخش اندکی از تجربه کاربری را قربانی کنیم. این لینک‌ها به یک انکر تکست خوب و داخلی نیاز دارند.
البته مزایای اتخاذ چنین رویکردی فقط مختص موتورهای جستجو نیست. مزایای این رویکرد تا حد زیادی برای کاربرانی که ممکن است طرز تفکر متفاوتی در مورد سایت شما داشته باشند، کسانی که به دنبال ناوبری مستقیم هستند و کسانی که از دستگاه‌های موبایل استفاده می‌کنند، مشهود است.
استفاده از کلمه‌کلیدی تایتل و آنکر تکست صفحه
در دنیای UX مطلق شما ممکن است صفحه‌ای برای راهنمای حمل نقل از منطقه‌ای به منطقه دیگر داشته باشید. خب خیلی خوب است. اما در دنیای UX+SEO باید این را به موتورهای جستجو و خود جستجوکنندگان نشان دهید و به آنها بگویید که شما می‌توانید مرتبط‌ترین و دقیق اطلاعات در این زمینه را ارائه دهید. فراموش نکنید که تنها چیزی که جستجوکنندگان در صفحه جستجو می‌بینند، یک عنوان و توصیف کوتاه است. آنها هیچ ایده‌ای ندارند که این صفحه چه اطلاعاتی در اختیار آنها قرار می‌دهد. آنها فقط براساس تیتر و توصیف کوتاه تصمیم به کلیک یا عدم کلیک روی یک نتیجه می‌گیرند. بنابراین لازم است تا نسخه‌ای بهتر و بهینه شده‌تر را به موتورهای جستجو ارائه کنید. استفاده از کلمات کلیدی و موضوعات مرتبط در اینجا چاره‌ساز است.
اگر می‌خواهید در مورد حمل و نقل از محلی به محل دیگر صحبت کنید، می‌توانید کلمات کلیدی مانند اتوبوس، خودرو، تاکسی و کلماتی از این دست را مدنظر داشته باشید. این‌ها کلماتی هستند که از نظر گوگل می‌توانند برای جستجوکنندگان مفید باشند. بنابراین باید به درستی نیازهای کاربران و مواردی که گوگل به آنها اهمیت می‌دهد را شناسایی کنید و در صدد سرویس‌دهی به آن برآیید.
محتواهای قابل خواندن و خزش در صفحات
یکی از بهترین مثال‌ها و نمونه‌ها در دنیای UX مطلق، استفاده از اپلیکیشن است. این اپلیکیشن می‌تواند از نوع وب، موبایلی یا ترکیبی از هردو باشد. در اپلیکیشن کاربران می‌توانند با چند کلیک مبدا و مقصد خود را مشخص کنند و به بسیاری دیگر از امکانات دسترسی داشته باشند. URL ها نیز در اینجا دچار تغییر نمی‌شوند.
اما باید بدانید که این نوع از تجربه تعاملی بصری در دنیای UX+SEO کارساز نخواهد بود. ما به محتوای توصیفی نیاز داریم. ما باید بتوانیم بین صفحات حرکت کنیم. باید بین URL ها تمایز ایجاد کنیم. این URL ها باید آنکر تکست‌هایی مناسب داشته باشند. باید در همه ناوبری‌ها خود از کلمات کلیدی استفاده کنیم.
توصیه من این است که اگر شما یک فعال سئو هستید و با افراد UX کار می‌کنید، بهتر است به آنها یادآوری کنید تجربه کاربری برای افراد که اکنون در سایت هستند و به صورت درونی در سایت ناوبری می‌کنند کارساز نخواهد بود. موتورهای جستجو حجم عظیمی از ترافیک را ارسال می‌کنند و ما باید در مورد تجربه کاری ورودی از موتورهای جستجو به سایت فکر کنیم. این دقیقا همان تجربه کاربری است که افراد به آن اهمیت می‌دهند.
اما اگر یک متخصص تجربه کاربری هستید و با تیم سئو کار می‌کنید، باید بدانید که بجز برخی از موارد ذکر شده در بالا، تمامی کارهایی که به عنوان یک متخصص UX انجام می‌دهید، روی بهبود سئو اثرگذار خواهد بود.