کاربری
کاربر گرامی به انجمن دانشجویان دانشگاه پیام نور خوش آمدید . اگر این نخستین بازدید شما از سایت است , لطفا ثبت نام کنید:

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور
فروشگاه نمونه سوالات پیام نور
اخبار پیام نور

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 17

موضوع: ๑۩۞۩๑ هــــــــر چــــه میـــخواهـــد دلـــ ِ تنگتــــ بگــو ๑۩۞۩๑

  1. #1
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    جنسیت
    آقا
    رشته تحصیلی

    حـسـابـداری
    مقطع تحصیل
    کارشناسی ارشد
    دانشگاه محل تحصیل
    گـرگـان
    محل سکونت
    یه جـایی نزدیـک خـدا
    نوشته ها
    182
    تشکر ها
    164
    از این کاربر 138 بار در 89 ارسال تشکر شده است.

    Post ๑۩۞۩๑ هــــــــر چــــه میـــخواهـــد دلـــ ِ تنگتــــ بگــو ๑۩۞۩๑

    رفیق دلتنگیاتو بیار اینجا
    همه ما دلتنگیو غصه داریم
    شریک غم هم شدن خیلی قشنگه


    تا توانی رفع غم از چهره ی غمناک کن
    در جهان گریاندن آسان است
    اشکی پاک کن

    کاربر مقابل از M £ H D I عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:



  2. #2
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    جنسیت
    آقا
    رشته تحصیلی

    حـسـابـداری
    مقطع تحصیل
    کارشناسی ارشد
    دانشگاه محل تحصیل
    گـرگـان
    محل سکونت
    یه جـایی نزدیـک خـدا
    نوشته ها
    182
    تشکر ها
    164
    از این کاربر 138 بار در 89 ارسال تشکر شده است.
    آدما نباس دوست پیدا کنن
    چون وقتی میرن
    وقتی دیگه نمیشه بهشون زنگ بزنی
    وقتی نمیتونی درد و دل کنی
    یا حتی باهاشون شوخی کنی و بخندی
    و همه دوستی خلاصه میشه تو عکسهات و خاطراتت
    هی بغض تو گلوت گیر میکنه
    خفه ات میکنه
    آدما باس همیشه تنها بمونن...!!

  3. #3
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    جنسیت
    آقا
    رشته تحصیلی

    حـسـابـداری
    مقطع تحصیل
    کارشناسی ارشد
    دانشگاه محل تحصیل
    گـرگـان
    محل سکونت
    یه جـایی نزدیـک خـدا
    نوشته ها
    182
    تشکر ها
    164
    از این کاربر 138 بار در 89 ارسال تشکر شده است.

  4. #4
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    جنسیت
    آقا
    رشته تحصیلی

    حـسـابـداری
    مقطع تحصیل
    کارشناسی ارشد
    دانشگاه محل تحصیل
    گـرگـان
    محل سکونت
    یه جـایی نزدیـک خـدا
    نوشته ها
    182
    تشکر ها
    164
    از این کاربر 138 بار در 89 ارسال تشکر شده است.
    چه ظریفانه است خلقت قلب آدمی...!

    به تلنگری می شکند...!

    به لحنی می سوزد...!

    برای دلی می میرد...!

    به نگاهی جان می گیرد...!

    و به یادی می تپد...!

    کاربر مقابل از M £ H D I عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:



  5. #5
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    جنسیت
    آقا
    رشته تحصیلی

    حـسـابـداری
    مقطع تحصیل
    کارشناسی ارشد
    دانشگاه محل تحصیل
    گـرگـان
    محل سکونت
    یه جـایی نزدیـک خـدا
    نوشته ها
    182
    تشکر ها
    164
    از این کاربر 138 بار در 89 ارسال تشکر شده است.
    و ازخوشی های روزگار همین بس!
    که درهر ساعت از شبانه روز که دلت خواست،به کسی زنگ بزنی
    و او بی درنگ گوشی را بردارد و بگوید"جان...دل!!!"
    که بدانی مزاحم نیستی...
    که اصلا انگارمنتظرزنگ ت بوده...!!!!!!!
    افسوس و صد افسوس.

    کاربر مقابل از M £ H D I عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:



  6. #6
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    جنسیت
    آقا
    رشته تحصیلی

    حـسـابـداری
    مقطع تحصیل
    کارشناسی ارشد
    دانشگاه محل تحصیل
    گـرگـان
    محل سکونت
    یه جـایی نزدیـک خـدا
    نوشته ها
    182
    تشکر ها
    164
    از این کاربر 138 بار در 89 ارسال تشکر شده است.
    شب سردی بود ….
    پیرزن بیرون میوه فروشی زل زده بود به مردمی که میوه میخریدن …
    شاگرد میوه فروش تند تند پاکت های میوه رو توی ماشین مشتری ها میذاشت
    و انعام میگرفت …

    پیرزن باخودش فکر میکرد چی میشد اونم میتونست میوه بخره ببره خونه …
    رفت نزدیک تر … چشمش افتاد به جعبه چوبی بیرون مغازه که میوه های خراب و گندیده
    داخلش بود … با خودش گفت چه خوبه سالم ترهاشو ببره خونه …
    میتونست قسمت های خراب میوه ها رو جدا کنه وبقیه رو بده به بچه هاش …
    هم اسراف نمیشد هم ….

    بچه هاش شاد میشدن …

    برق خوشحالی توی چشماش دوید ..
    دیگه سردش نبود !پیرزن رفت جلو نشست پای جعبه میوه ….
    تا دستش رو برد داخل جعبه شاگرد میوه فروش گفت :
    دست نزن نِنه ! وَخه برو دُنبال کارت ! پیرزن زود بلند شد …
    خجالت کشید ! چند تا از مشتریها نگاهش کردند ! صورتش رو قرص گرفت …
    دوباره سردش شد ! راهش رو کشید رفت …

    چند قدم دور شده بود که یه خانمی صداش زد : مادر جان …
    مادر جان ! پیرزن ایستاد …
    برگشت و به زن نگاه کرد ! زن مانتویی لبخندی زد و بهش گفت اینارو برای شما گرفتم !
    سه تا پلاستیک دستش بود پر از میوه … موز و پرتغال و انار ….

    پیرزن گفت : دستِت دَرد نِکُنه نِنه….. مُو مُستَحق نیستُم !

    زن گفت : اما من مستحقم مادر من …
    مستحق داشتن شعور انسان بودن و به هم نوع توجه کردن …اگه اینارو نگیری دلمو
    شکستی ! جون بچه هات بگیر !

    زن منتظر جواب پیرزن نموند … میوه هارو داد دست پیرزن و سریع دور شد …

    پیرزن هنوز ایستاده بود و رفتن زن رو نگاه میکرد …
    قطره اشکی که تو چشمش جمع شده بود غلتید روی صورتش …
    دوباره گرمش شده بود … با صدای لرزانی گفت :
    پیر شی ننه …. پیر شی ! خیر بیبینی مادر!

    ---------------------------------

    چقدر خوب میشه این شب عیدی یه کم بیشتر به فکر هم باشیم ........


    کاربر مقابل از M £ H D I عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:



  7. #7
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    جنسیت
    آقا
    رشته تحصیلی

    حـسـابـداری
    مقطع تحصیل
    کارشناسی ارشد
    دانشگاه محل تحصیل
    گـرگـان
    محل سکونت
    یه جـایی نزدیـک خـدا
    نوشته ها
    182
    تشکر ها
    164
    از این کاربر 138 بار در 89 ارسال تشکر شده است.
    در خیالم هنوز

    سفره هفت سین

    در خانه قدیمی امان

    کنار پدر بزرگ و مادربزرگ پهن است...

    ماهی های قرمز حوضش هنوز این سو و آنسو می روند ...

    بعد آن ها

    هیچ عیدی

    برایم

    عید نشد...

    [IMG]http://8pic.ir/images/24353***381961704319.jpg[/IMG]

    کاربر مقابل از M £ H D I عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:



  8. #8
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    جنسیت
    آقا
    رشته تحصیلی

    حـسـابـداری
    مقطع تحصیل
    کارشناسی ارشد
    دانشگاه محل تحصیل
    گـرگـان
    محل سکونت
    یه جـایی نزدیـک خـدا
    نوشته ها
    182
    تشکر ها
    164
    از این کاربر 138 بار در 89 ارسال تشکر شده است.
    ﺗﻮ ﺳﺎﻝ ﻣﺎﺭ ﺗﺎ ﺷﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻭ ﺍﻭﻥ ﻧﯿﺶ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ ﻭلی ﺳﺮ ﺟﺪﺗﻮﻥ ﺗﻮ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺐ ﺩﯾﮕﻪ ﻟﮕﺪ ﻧﻨﺪﺍﺯﯾﻦ :|

    کاربر مقابل از M £ H D I عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:



  9. #9
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    جنسیت
    آقا
    رشته تحصیلی

    حـسـابـداری
    مقطع تحصیل
    کارشناسی ارشد
    دانشگاه محل تحصیل
    گـرگـان
    محل سکونت
    یه جـایی نزدیـک خـدا
    نوشته ها
    182
    تشکر ها
    164
    از این کاربر 138 بار در 89 ارسال تشکر شده است.


    لعنت به زمونه ای که
    مرد بودن درد داره و نامرد بودن کیف . . .
    لعنت به زمونه ای که
    خوبی کردن تاوان داره و بدی کردن احترام . . .
    لعنت به زمونه ای که
    پاک بودن تنهایی میاره و خیانت کردن کلاس . . .
    ســـردرگــــــــــمــم! من موندم و این زمونه . . .

  10. #10
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    جنسیت
    آقا
    رشته تحصیلی

    حـسـابـداری
    مقطع تحصیل
    کارشناسی ارشد
    دانشگاه محل تحصیل
    گـرگـان
    محل سکونت
    یه جـایی نزدیـک خـدا
    نوشته ها
    182
    تشکر ها
    164
    از این کاربر 138 بار در 89 ارسال تشکر شده است.



    حالا می نویسم...

    یک "سین"

    از سفره هفت سینمان

    برای همیشه کم شد ...

    سین

    یک

    سرباز...


    ---------------------------------------------------------
    جمشید دانایی فر پر کشید اما خداوند 10 روز پیش فرزندی را از او در میان ما به یادگار گذاشت . فزرندی که هیچ گاه پدرش او را ندید ......
    همسر جمشید نامی بر فرزند دلبندشان نگذاشت تا پدرش نامی نیک برای فرزندش بگذارد و امید داشت تا هر چه زودتر جمشید به وطن برگرده.

    به خانواده این سرباز غیور تسلیت می گم
    و براشون از خداوند طلب صبر دارم...



    رفتی و زنت منتظر نو قدمی بود
    گفتی به پدر کاش پسر داشته باشد
    گفتی که پس از من چه پسر بود و چه دختر
    باید که به خورشید نظر داشته باشد...
    اینک پسری از تو یتیم است در اینجا
    در حسرت یک شب که پدر داشته باشد

    3 کاربر مقابل از M £ H D I عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .



صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
درباره ما

پایگاه خبری دانشجویان پیام نور (پیام نورنا) در مهرماه سال 88 با هدف بهبود سطح دانش و کمک به دانشجویان پیام نور تاسیس گردید .پیام نورنا وابسته به هیچ نهادی نمی باشد و به صورت کاملا مستقل فعالیت می کند. تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران هستیم و مفتخریم که بزرگترین جامعه مجازی دانشجویان پیام نور در سطح اینترنت هستیم

ارسال پیام به مدیر سایت
ابزار ها
بارگذاری مجدد کد امنیتی مندرج در تصویر را وارد کنید: