elhamii
08-06-2019, 08:38 PM
کتاب سیمای زنی در میان جمع
اثر هاینریش بل
با اینکه یازده اثر او همرده با بهترینها قرارگ رفته است، اثری که باعث شد بل در سال ۱۹۷۲ جایزهی نوبل ادبیات را برای کمک به بازسازی ادبیات آلمان دریافت کند در آمریکا چندان موفق نشد توجهها را به خود جلب کند. در میان برندگان جایزهی نوبل، سولژنیتسین، بکت و حتی نرودا بیشتر به مذاق آمریکاییها خوش آمدند. رمانهای متعدد بل در کنار نمایشنامهها، داستانها و مقالات او برایش شهرت و محبوبیت قابلتوجهی در اروپای شرقی و غربی به همراه داشتهاند.
اثر جدید او، سیمای زنی در میان جمع، از جانب کمیسیون جایزهی نوبل بهعنوان خلاقانهترین اثر بل لقب گرفت. این رمان بهاندازهی رمانهای خارجی دیگر، مانند صدسال تنهایی، صمیمی و غنی است. این رمان از یک اثر هنری عالی بسیار فاصله دارد و بههیچوجه نمیتوان آن را از نظر ادبی با صدسال تنهایی برابر دانست اما میتوان گفت که مملو از احساسات قوی انسانی است که آن را همتراز بهترینها میکند. باید بلافاصله ذکر شود که بل به سبب حساسیتی که نسبت به شخصیتهای زن داستانهایش دارد معروف است. در میان نویسندگان مرد آمریکایی تنها جان آپدایک است که در این مورد شبیه به بل عمل میکند.
به نظر میرسد تصمیم بل برای اینکه زنی را در میان شخصیتهای کتاب جدیدش بگذارد او را از سادگی داستان وار و پرحرارت و کنایههای وزینی که در رمانهای پیشین او شاهد بودیم، آزادکرده است. شاید اینطور باشد که لحن صریح و شهوانی و اخلاق احساساتی زنان نیروی ادبی بل را آزاد کرده است؛ نیرویی که خشم بل نسبت به مردان المانی و جامعهی مردسالار اغلب از بروز آن جلوگیری میکرد.
بل شاید در این رمان زیادهگویی کرده باشد و همهچیز را با تفصیل بیشازحد تعریف کرده باشد اما درگیری چندانی با سبک ندارد. برای یکبار هم که شده مرور گذشته و وجود فلش بکهای متعدد سبب ایستایی سیر داستان در زمان حال نمیشود. داستان برخلاف آنچه منتقدین از «عقاید یک دلقک» و «بیلیارد در ساعت نه و نیم» میگفتند، سیر آزادی دارد و شلوغ نیست.
طرح داستان از عمد بر مبنای موضوعی پیشپاافتاده و مربوط به زندگی معمولی نوشتهشده است. لنی، زنی ۴۸ ساله، خانهاش را در جریان توقیف اموال از دست میدهد و بااینکه تمام مدت را با اجارهنشینی سر میکند اما بازهم نمیتواند طلبکاران را راضی نگاه دارد. لنی بیوه است. تنها پسرش به خاطر کمک به او و به جرم جعل اسناد در زندان است. حال که دیگر درامد پسرش هم نیست لنی نمیتواند روز را به شب برساند.
در المان نوین، کارهای نامنظم و درهمبرهم لنی، خونسردی و بیقیدیاش در پول درآوردن و نگهداری اموال چندان عادی نیست. صاحبخانه از خانهای که لنی در آن اقامت دارد پول چندانی به جیب نمیزند. مستأجرهای دیگر همهکارگان خارجی هستند. در چنین فضایی صاحبخانه بهصراحت گفته که «کمونیسم که نه؛ ولی مردم ممکن است هزار جور حرف دیگر بزنند.» اصلاً اهمیتی ندارد که لنی تمام عمرش را همینجا زندگی کرده، اهمیتی ندارد که صاحبخانه را سی سال است که میشناسد، اهمیتی ندارد که هنگام غسل تعمید پسر لنی که حملهی هوایی شد نوهی او پدرخواندگی پسرش را پذیرفت. زمانه عوض میشود. آدمها نسبت به هم وفادار نمیمانند. همیشه فقط پول درآوردن مهم بوده و بس. حالا از هر راهی میخواهد باشد. حالا دیگر باید احمق باشی تا به چرندیاتی مثل احترام، عشق و خیرخواهی اهمیت بدهی. حتی اگر در شهر کاتولیکی مثل کُلن زندگی کنی.
مردم پشت سر لنی او را بیبندوبار خطاب میکنند. او درخواست ازدواج مردهای زیادی را رد کرد و حالا که لنی با مرد ترکی که به او خانه اجاره داد وارد رابطه شده از حسادت شروع کردند به بگفتن از او؛ اما برخلاف استعداد بالایی که لنی در جذب مردان دارد، (که بُل آن را نوعی زیبایی معصومانه میداند، نشانی از زیباییهای معنوی، نه هوسرانی) او در پنجاه سال زندگیاش تنها چهار معشوق داشته است و بخش زیادی از داستان هم در همین باره است.
نخستین خواستگار لنی کشته شد و هرگز فرصت پیدا نکرد از او خواستگاری کند. او هفدهساله بود و بااینکه لنی هم مشتاق بود اما او خجالتیتر از آن بود که در اینجور مسائل عجله کند. همسر او سه روز بعد از عروسی کشته شد و عشق حقیقی لنی و پدر فرزندش، در تصادفی احمقانه جانش را از دست داد.
جذابیت رمان بل در جزئیات بیپایان و دوستداشتنی دنیایی است. رمان ترکیبی است از معمول و غیرمعمول. بل با دنبال کردن زندگی لنی درگذر نیمقرن تاریخ آلمان، رمانی مینویسد و در آن انسانیت را، یا به قول خودش «معصومیت ذاتی انسان» را گرامی میدارد؛ معصومیتی که زیر بار سیاستها، جنگ، افسردگی و انفجار دستنخورده باقی میماند. جهت خرید آنلاین کتاب به وبگاه کتابفروشی کاواک مراجعه نمایید.پدیدآورنده : هاینریش بل | مترجم : مرتضی کلانتریان | موضوع : داستان جهان | نشر : آگه
اثر هاینریش بل
با اینکه یازده اثر او همرده با بهترینها قرارگ رفته است، اثری که باعث شد بل در سال ۱۹۷۲ جایزهی نوبل ادبیات را برای کمک به بازسازی ادبیات آلمان دریافت کند در آمریکا چندان موفق نشد توجهها را به خود جلب کند. در میان برندگان جایزهی نوبل، سولژنیتسین، بکت و حتی نرودا بیشتر به مذاق آمریکاییها خوش آمدند. رمانهای متعدد بل در کنار نمایشنامهها، داستانها و مقالات او برایش شهرت و محبوبیت قابلتوجهی در اروپای شرقی و غربی به همراه داشتهاند.
اثر جدید او، سیمای زنی در میان جمع، از جانب کمیسیون جایزهی نوبل بهعنوان خلاقانهترین اثر بل لقب گرفت. این رمان بهاندازهی رمانهای خارجی دیگر، مانند صدسال تنهایی، صمیمی و غنی است. این رمان از یک اثر هنری عالی بسیار فاصله دارد و بههیچوجه نمیتوان آن را از نظر ادبی با صدسال تنهایی برابر دانست اما میتوان گفت که مملو از احساسات قوی انسانی است که آن را همتراز بهترینها میکند. باید بلافاصله ذکر شود که بل به سبب حساسیتی که نسبت به شخصیتهای زن داستانهایش دارد معروف است. در میان نویسندگان مرد آمریکایی تنها جان آپدایک است که در این مورد شبیه به بل عمل میکند.
به نظر میرسد تصمیم بل برای اینکه زنی را در میان شخصیتهای کتاب جدیدش بگذارد او را از سادگی داستان وار و پرحرارت و کنایههای وزینی که در رمانهای پیشین او شاهد بودیم، آزادکرده است. شاید اینطور باشد که لحن صریح و شهوانی و اخلاق احساساتی زنان نیروی ادبی بل را آزاد کرده است؛ نیرویی که خشم بل نسبت به مردان المانی و جامعهی مردسالار اغلب از بروز آن جلوگیری میکرد.
بل شاید در این رمان زیادهگویی کرده باشد و همهچیز را با تفصیل بیشازحد تعریف کرده باشد اما درگیری چندانی با سبک ندارد. برای یکبار هم که شده مرور گذشته و وجود فلش بکهای متعدد سبب ایستایی سیر داستان در زمان حال نمیشود. داستان برخلاف آنچه منتقدین از «عقاید یک دلقک» و «بیلیارد در ساعت نه و نیم» میگفتند، سیر آزادی دارد و شلوغ نیست.
طرح داستان از عمد بر مبنای موضوعی پیشپاافتاده و مربوط به زندگی معمولی نوشتهشده است. لنی، زنی ۴۸ ساله، خانهاش را در جریان توقیف اموال از دست میدهد و بااینکه تمام مدت را با اجارهنشینی سر میکند اما بازهم نمیتواند طلبکاران را راضی نگاه دارد. لنی بیوه است. تنها پسرش به خاطر کمک به او و به جرم جعل اسناد در زندان است. حال که دیگر درامد پسرش هم نیست لنی نمیتواند روز را به شب برساند.
در المان نوین، کارهای نامنظم و درهمبرهم لنی، خونسردی و بیقیدیاش در پول درآوردن و نگهداری اموال چندان عادی نیست. صاحبخانه از خانهای که لنی در آن اقامت دارد پول چندانی به جیب نمیزند. مستأجرهای دیگر همهکارگان خارجی هستند. در چنین فضایی صاحبخانه بهصراحت گفته که «کمونیسم که نه؛ ولی مردم ممکن است هزار جور حرف دیگر بزنند.» اصلاً اهمیتی ندارد که لنی تمام عمرش را همینجا زندگی کرده، اهمیتی ندارد که صاحبخانه را سی سال است که میشناسد، اهمیتی ندارد که هنگام غسل تعمید پسر لنی که حملهی هوایی شد نوهی او پدرخواندگی پسرش را پذیرفت. زمانه عوض میشود. آدمها نسبت به هم وفادار نمیمانند. همیشه فقط پول درآوردن مهم بوده و بس. حالا از هر راهی میخواهد باشد. حالا دیگر باید احمق باشی تا به چرندیاتی مثل احترام، عشق و خیرخواهی اهمیت بدهی. حتی اگر در شهر کاتولیکی مثل کُلن زندگی کنی.
مردم پشت سر لنی او را بیبندوبار خطاب میکنند. او درخواست ازدواج مردهای زیادی را رد کرد و حالا که لنی با مرد ترکی که به او خانه اجاره داد وارد رابطه شده از حسادت شروع کردند به بگفتن از او؛ اما برخلاف استعداد بالایی که لنی در جذب مردان دارد، (که بُل آن را نوعی زیبایی معصومانه میداند، نشانی از زیباییهای معنوی، نه هوسرانی) او در پنجاه سال زندگیاش تنها چهار معشوق داشته است و بخش زیادی از داستان هم در همین باره است.
نخستین خواستگار لنی کشته شد و هرگز فرصت پیدا نکرد از او خواستگاری کند. او هفدهساله بود و بااینکه لنی هم مشتاق بود اما او خجالتیتر از آن بود که در اینجور مسائل عجله کند. همسر او سه روز بعد از عروسی کشته شد و عشق حقیقی لنی و پدر فرزندش، در تصادفی احمقانه جانش را از دست داد.
جذابیت رمان بل در جزئیات بیپایان و دوستداشتنی دنیایی است. رمان ترکیبی است از معمول و غیرمعمول. بل با دنبال کردن زندگی لنی درگذر نیمقرن تاریخ آلمان، رمانی مینویسد و در آن انسانیت را، یا به قول خودش «معصومیت ذاتی انسان» را گرامی میدارد؛ معصومیتی که زیر بار سیاستها، جنگ، افسردگی و انفجار دستنخورده باقی میماند. جهت خرید آنلاین کتاب به وبگاه کتابفروشی کاواک مراجعه نمایید.پدیدآورنده : هاینریش بل | مترجم : مرتضی کلانتریان | موضوع : داستان جهان | نشر : آگه