leila22a
03-15-2014, 09:49 AM
قسمتی از نوشته های جبران خلیل جبران
برگرفته از کتاب حمام روح
... من کوتاه قدم ، ناپلئون و ویکتور هوگو هم قدشان کوتاه بود .
من پیشانیم کوتاه است ، پیشانی سقراط و اسپینوزا هم کوتاه بود .
جلو سرم تاس است ، مثل جلو سر شکسپیر . دماغم گنده است و کمی انحراف دارد ، دماغ ولتر و جرج
واشینگتن هم همین طور بود .
چشمم معیوب است ، چشم پولس رسول و چشم نیچه هم معیوب بود .
لبهای کلفتی دارم ، درست مثل لبهای سیسرون و لوئی چهاردهم . در کلفتی گردن هم مثل هانیبال
و مرقس آنتونیوس هستم .
اما گوشهایم مستطیلی و بزرگ است ، عین گوشهای برونر و سروانتس .
گونه هایم بیرون زده و لپهایم فرو رفته است ، شبیه گونه و لپ لافیات و آبراهام لینکلن .
چانه ام کمی عقب رفته مثل چانه گولد اسمیت و ویلیام بت .
شانه هایم یکی بالاست و یکی پایین عین شانه های ادیب اسحاق .
پوست کف دستم سفت و کشیده و انگشتانم کوتاه است ، مثل دست ویلیام بلیک و دانتون .
به طور کلی اندامی نحیف و لاغر دارم که این ویژگی اکثر اندیشمندانی است که جسمشان همواره
از دست روحشان در رنج و عذاب است . عجیب اینکه در اوقات مطالعه و نوشتن حتما باید مثل بالزاک
یک قوری قهوه در کنار دستم باشد و از این مهمتر مثل تولستوی و ماکسیم گورکی علاقمند به
نشست و برخاست با مردم روستائی و کشاورزم .
سه روز هم میشود که دست و صورتم را نشسته ام و از این نظر شبیه بتهوون و والت ویتمن هستم
و از شنیدن داستانهای زنها در غیاب شوهرانشان مثل بوکاچیو و ریبالی لذت می برم .
و اما علاقه ام به میگساری کمتر از علاقه ابی نواس و آلفرد دوموسه به این مقوله نیست .
در ضمن در علاقه به خوراکیهای لذیذ و سفره های رنگارنگ فکر نمی کنم از شکموهای معروف
تاریخ چیزی کم داشته باشم ...
ــــــــــــــ
ــــــــــــــ
البته باور کنید من اینطوری نیستم ...!!
من مثل خودمم ! خود خودم ! ...
شـــمـــا چـــطـــور ؟؟؟
برگرفته از کتاب حمام روح
... من کوتاه قدم ، ناپلئون و ویکتور هوگو هم قدشان کوتاه بود .
من پیشانیم کوتاه است ، پیشانی سقراط و اسپینوزا هم کوتاه بود .
جلو سرم تاس است ، مثل جلو سر شکسپیر . دماغم گنده است و کمی انحراف دارد ، دماغ ولتر و جرج
واشینگتن هم همین طور بود .
چشمم معیوب است ، چشم پولس رسول و چشم نیچه هم معیوب بود .
لبهای کلفتی دارم ، درست مثل لبهای سیسرون و لوئی چهاردهم . در کلفتی گردن هم مثل هانیبال
و مرقس آنتونیوس هستم .
اما گوشهایم مستطیلی و بزرگ است ، عین گوشهای برونر و سروانتس .
گونه هایم بیرون زده و لپهایم فرو رفته است ، شبیه گونه و لپ لافیات و آبراهام لینکلن .
چانه ام کمی عقب رفته مثل چانه گولد اسمیت و ویلیام بت .
شانه هایم یکی بالاست و یکی پایین عین شانه های ادیب اسحاق .
پوست کف دستم سفت و کشیده و انگشتانم کوتاه است ، مثل دست ویلیام بلیک و دانتون .
به طور کلی اندامی نحیف و لاغر دارم که این ویژگی اکثر اندیشمندانی است که جسمشان همواره
از دست روحشان در رنج و عذاب است . عجیب اینکه در اوقات مطالعه و نوشتن حتما باید مثل بالزاک
یک قوری قهوه در کنار دستم باشد و از این مهمتر مثل تولستوی و ماکسیم گورکی علاقمند به
نشست و برخاست با مردم روستائی و کشاورزم .
سه روز هم میشود که دست و صورتم را نشسته ام و از این نظر شبیه بتهوون و والت ویتمن هستم
و از شنیدن داستانهای زنها در غیاب شوهرانشان مثل بوکاچیو و ریبالی لذت می برم .
و اما علاقه ام به میگساری کمتر از علاقه ابی نواس و آلفرد دوموسه به این مقوله نیست .
در ضمن در علاقه به خوراکیهای لذیذ و سفره های رنگارنگ فکر نمی کنم از شکموهای معروف
تاریخ چیزی کم داشته باشم ...
ــــــــــــــ
ــــــــــــــ
البته باور کنید من اینطوری نیستم ...!!
من مثل خودمم ! خود خودم ! ...
شـــمـــا چـــطـــور ؟؟؟