مقاله و تحقیقی جامعه شناسی خانواده (Family Sociology) :
جامعه شناسان عمدتا به دو علت علاقه مند به مطالعه خانواده می باشند: اول اینکه چون کلیه افراد جامعه اعضای مختلف خانواده های گوناگون هستند، این اعضاء براساس روابط نسبی (خونی) یا براساس روابط سببی (قانونی)، نهاد یا واحد خانواده را تشکیل می دهند. نهاد ازدواج نیز شبکه جدیدی از روابط خانوادگی را به دنبال می آورد. این گونه روابط ممکن است از طریقی فوت، طلاق یا فاصله و دوری به انحلال منجر گردد. از دیدگاه جامعه شناسی طی چند قرن اخیر اهمیت بسزایی پیدا کرده است. این واحد نقش عمده ای در تربیت نیروی فعال جامعه، بارور کردن تواناییها، افزایش بهره وری در جامعه و به طوری کلی توسعه اقتصادی و اجتماعی دارد. به همین خاطر، جامعه شناسی نوین از دیدگاههای مختلف خانواده را مورد ارزیابی، مقایسه و آینده نگری قرار می دهد. همین طور، به دنبال توسعه علم جامعه شناسی، نهاد خانواده نیز بیشتر از هر زمانی در گذشته توسعه پیدا کرده است؛ یعنی به کم و کیف آن پرداخته اند یکی از عوامل عمده تغییرات خانواده تغییرات جمعیتی شناخته شده است؛ یعنی هر گونه کاهش یا افزایش در شاخص جمعیت خود بر کم و کیف خانواده، تعداد یا فراوانی آن تاثیر می گذارد. همچنین اقتدار خانواده طی دوره های مختلف تاریخی تغییر کرده است. انتظار افراد مختلف جامعه که خانواده ها را شامل می شود طی دوره های مختلف تاریخی تغییر می کند
شبکه خویشاوندی و پیوندهای خویشی به همان نسبتی که خود خانواده تغییر کرده با تغییراتی مواجعه شده است. عوامل صنعتی عوامل ناشی از شهرنشینی، پیدایش اقتصاد غیر کشاورزی و غیره، بر ارتباطات خویشی درون خانواده ها تاثیر گذاشته است روابط خویشی براساس ارتباطات و پیوندهای خونی یا ازدواج به وجود می آید. نوع اول در قالب نسبی و نوع دوم در قالب سببی می باشد. عامل تماس و برخوردهای چهره به چهره نقش موثری در تحکیم پیوندهای خویشی دارا می باشد. زندگی عصر حاضر پیدایش وسایلی چون تلفن و نظایر آن، این گونه تماسها و روابط چهره به چهره را بر حداقل آن کاهش داده است، در بدین گونه ارتباطات خویشی و دیدار با خویشاوندان در حداقل آن صورت می گیرد هر نهاد اجتماعی دارای قوانینی است که می بایست الزاماً افراد جامعه از آن جامعه از آن تبعیت نمایند؛ یعنی در برابر آنها مطیع باشند
نظریه کارکردی پارسونز در رابطه با جامعه شناسی خانواده :
تالکت پاسونز نظری خود را در قالب کار کرد خانواده یا به عبارتی دقیقتر نظریه مبتنی بر کارکرد گرایی (فونکسیونالیسم) در خصوص خانواده را مطرح کرده است، از دیدگاه پارسونز رابطه آن با جامعه تحت تاثیر عوامل مختلف همواره در حال تغییر است.


پارسونز در تجزیه و تحلیل خود از کارکردهای خانواده به سه مورد زیر بدین گونه اشاره می کند:


کاهش اهمیت به عنوان یک نهاد اقتصادی و سیاسی، و در نتیجه افزایش نقش آن در زمینه اجتماعی کردن فرزندان، مسائل تربیتی آنها و تقویت به عنوان پایگاهی حمایتی و عاطفی .
از هم پاشیده شدن خانواده تا جایی که به روابط خویشاوندی مربوط می گردد؛ یعنی کاهش ارتباطات خویشاوندی در این نهاد، و در مقابل تقویت روابط در آن به عنوان یک نهاد هسته ای.
رابطه زنان با جهان خصوصی خانواده، و در مقابل ارتباط مردان با جهان اقتصادی و سیاسی. از دیدگاه پارسونز این گونه تحولات و تغییرات تحت عنوان نظریه کارکردی خانواده برای این نهاد پدیدار گردید. پارسونز تحول اجتماعی و صنعتی شدن جامعه، پیدایش نهادهای جدید و عواملی از این قبیل را به عنوان عوامل عمده در تغییر وظایف معرفی کرده است عمدتاً بر ساختار اجتماعی احاطه داشته اند، وظایف مذهبی، تربیتی، سیاسی و اقتصادی را نیز خود دنبال می کردند. خانواده مدرن از دیدگاه پارسونز خود را درگیر تولیدات اقتصادی نمی نماید. همچنین، این نوع خانواده در محدوده یا نظام قدرت سیاسی آن قدر از خود رغبتی نشان نمی دهد.پارسونز خانواده را به عنوان واحد تکاملی می داند که در جریان تکامل خود نظریه پارسونز به گونه ای صد درصد مورد پذیرش اهل تفکر و جامعه شناسان قرار نگرفته است مثلاً زنان در خانواده صد درصد فارغ از وظایف اقتصادی و سیاسی نیستند، بلکه در بسیاری از جوامع زنان نقش موثری در این زمینه ها نیز به عهده دارند. همین طور، زنان به طور کامل وظایف تربیتی و اجتماعی کردن فرزندان را به عهده ندارند، بلکه مردان و در مواردی موسسات و سازمانهای ثانویه نیز در این زمینه (نظیر مدارس، کودکستانها و …) نقش زنان را ایفا می نمایند. تز و نظریه کلی پارسونز اشاره بر این دارد که مشخصه اصلی جوامع سنتی گستردگی روابط خویشاوندی در آنهاست. چنین خانواده هایی که بسیاری از وظایف خود را از دست داده، پارسونز ضمن نظریه خود اشاره می کند که تحول نوگرایی (مدرنیته)، همچنین باعث شده تا نظام خویشاوندی (شبکه خویشاوندی) تا حد زیادی از هم گسسته شده، و به دنبال آن خانواده هسته ای ظاهر گردد. اشتغالات جدید از نظر پارسونز نیاز به تخصص بالا، افراد کارآمد و دوره دیده، نیروی انسانی با صلاحیت و خصوصیاتی نظیر آنها دارد. از این رو تحت چنین شرایطی اقتصاد و خانواده از یکدیگر جدا شده اند، صرفا به این خاطر که صنعت امروزی نمی تواند متکی بر روابط و معیارهای خانوادگی باشد. از دیدگاه پارسونز، ارزشهای خانوادگی یا مربوط به خانواده با ارزشهای جهانی خانواده در تضاد و تناقض هستند